دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 13 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

فرشته های من چهار ماهگیتون مبارک

سلام سلام وســــــلام باتاخیر اومدم چهارمین ماهگرد فرشته هارو با چن تااز شیرین کاری هاشون ثبت کنم و برم چهارماه گذشت و فرشته ها وارد ماه پنج زندگیشون شدن خدارو صدهزار مرتبه شکر....ماپیرمیشیم وبچه ها بزرگ تر...صداهای خوشکل درمیارن و کلی میخندن و خوابشون ای خداروشکر بدک نیست ...واکسن چهارماهگیشونم 19 ابان زدیم و شکرخدا زیاد اذیت نداشتن فقط ایدین دو روز تمام یه جورایی ناله میکرد و خوابشم بهم ریخته بودبعد تموم شدن روز سوم شکرخدا حالش بهترشد.... ایدین با مامانم و بابام میخوابه سلنازهم کنارمن و باباییش... پ.ن:14:16      26 ابان سلام مجدد من دوباره یه کوچولو وقت پیدا کردم و اومدم شکرخدا خواب بچه ها خوب شده ال...
23 آبان 1394

این روزهای من و دوقلوها

سلام به همه چن خطی بنویسم و برم الانه که یکی از وروجکا صداشون دربیاد خداروشکر مث همیشه که ساعت 13 اینا میخوابن خوابیدن  و قعلا خونمون خلوته.... روزا مث برق و باد میگذره ..... سختی ها کمتر شده ولی همچنان مامانم کنارمه...اگه کمک نداشتم قطعا سکته کرده بودم تاحالا با دوتا نی نی که واقعا تحمل گریه ی دوتا نی نی یکجا فوق العاده زجر اوره... اواخر ماه چهارم هستیم...ایشالا داریم میریم توپنج ماه و شکرخدا که بچه ها هیچ مشکلی ندارن اوضاع هم الحمدالله بدک نیس...جدیدا هرصدایی که من درمیارم رو بچه ها تقلید میکنن..قغغغغغغغ میگن و میخندن و سلناز که همش اواز میخونه قربونش بشم...ایدینمم که خوش خندست اساسی....خدا نصیب همه ی منتظرا بکنه الهی.یه چن ر...
12 آبان 1394

اولین غلت زدنای فسقلای من

ســــــــلام احوالات دوستای گلم؟ من اومدم ولی عجله دارم الانه که ایدین بیدار بشه و سلناز جیغش دربیاد چون یه ساعتی هست بیدار شده  وبازی میکنه الانه که خسته بشه.... دیروز 3 آبان اولین غلت زدن ایدین رو که واقعا میشه گفت غلت زدن دیدم اتفاقا همون دیروز سلنازم خیلی سعی کرد اما برای ایدین خیلی عالی بود و کلی ذوق کردم.... دخملی و پسملی دیگه صداهای خوشکلشون خیلی وقته در اومده همش باخودشون حرف میزنن و بازی میکنن..دستا و انگشتاشون رو بازی میدن.... واما.... استارتش رو زدن و دارن مروارید هاشون در میان  و همش انگشتاشون تو دهنشونه و اب دهنشون جاریه ... خوشحالم بخاطر دندون ولی از جهتیم چون تازه دل پیچه شکم دردشون نسبتا کمترشده...
4 آبان 1394
1